بازدید امروز : 117
بازدید دیروز : 351
کل بازدید : 364004
کل یادداشتها ها : 1747
آیا معجزه دولت در عصر پسابرجام «خودتحریمی» است؟
بر اساس توافق با FATF جمعا 87 فرد و نهاد از جمله برخی ارکان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، وزارت دفاع، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء و مقاماتی چون سردار قاسم سلیمانی، سردار حجازی، سردار احمدیان، سردار وحید دستجردی، سردار نقدی و بسیاری دیگر از مقامات نظامی کشور، توسط دولت تدبیر و امید در داخل خاک ایران تحریم خواهند شد.
رابطه ایران و گروه ویژه اقدام مالی (FATF) جدیدا شکل نگرفته و نام این نهاد بینالدولی برای بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران غریب نیست. مراجعه به سوابق مربوط به FATF در بانک مرکزی نشان میدهد طی بیش از یک دهه گذشته، مراودات قابل توجهی میان تهران و این نهاد وجود داشته است.
مذاکرات متعددی میان دو طرف برگزار شده و حتی در سال 1392 توصیه های چهل گانه FATF توسط اداره مبارزه با پولشویی بانک مرکزی در قالب کتاب «استانداردهای بینالمللی مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم» ترجمه و منتشر شده است.
(1) در ادبیات بخشنامهها و توصیهنامههای یک دهه گذشته بانک مرکزی به کرات استناد به FATF مشاهده میشود. اردیبهشت ماه 1389 نیز در اجلاس بهاره صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، وقتی نماینده آمریکا با اشاره به مقررات FATF ایران را یک تهدید در زمینه پولشویی خواند، نماینده کشورمان در پاسخ وی، ضمن رد این ادعا بر همکاری نزدیک و مذاکرات متعدد با FATF تاکید کرد و از تصویب لایحه مبارزه با تامین مالی تروریسم در دولت دهم خبر داد.
(2) لذا اگر بناست درباره رابطه ایران و FATF بحث جدی شود، نخستین پرسش را باید درباره چرایی تعامل تهران با این نهاد مطرح کرد که مربوط و محدود به دولت کنونی نیست. پرسش دوم و مسئله روز اما این است چرا در ابتدای سال 1395 توافق جامع با گروه ویژه اقدام مالی، به ناگاه تبدیل به مسئله شماره یک بانک مرکزی میشود و دولت یازدهم تصمیم میگیرد با امضای توافقی سری بر سر یک برنامه اقدام و پذیرش شروط FATF، روند پیشین مذاکرات را خاتمه ببخشد؟ پاسخ به این سوالات میتواند بسیاری از ابهامات پیش آمده درباره آنچه که میان بانک مرکزی دولت و FATF گذشته را برطرف کرده و ابعاد طرحی را که در دست اجراست روشن سازد.
نویسنده : سیدیاسر جبرائیلی